1)
|
الف : مدیر باید اختیارات اجرایی و قدرت قانونی را تنها در دست خود نگه دارد.
ب : مدیر باید با علاقمندی کامل در جلسات با حضور کارکنان ظرکت کند.
|
2)
|
الف : چنان که شرایط کار مساعد باشد انجام کار در جعت هدف های سازمانی لذت بخش می شود .
ب: اغلب کارکنان ذاتا از کار گریزانند.
|
3)
|
الف : مدیر باید از ابتکارات و خلاقیت های کارکنان در امر اداره سازمان استقبال کند.
ب: وظیفه مدیر اجرای مقررات است نه اظهار نظر درباره آن.
|
4)
|
الف: ایجاد روابط غیر رسمی به موقعیت شغلی مدیر لطمه می زندو
ب : به منظور اجرای صحیح قوانین و مقررات و آیین نامه ها باید آنها را تعدیل کرد.
|
5)
|
الف : فرصت مسئولیت دادن به افراد باعث افزایش کارایی می شود.
ب : جایگزینی افراد مهمترین علل پیشرفت سازمان است .
|
6)
|
الف : سلب اختیار مهمترین عامل موفقیت مدیر است .
ب : چنان که افراد در مشاغل مورد علاقه خود اشتغال ورزند در کارها خلاق بوده و راه خود را پیدا می کنند.
|
7)
|
الف : مناسبات بین افراد مهمترین عامل موثر کارایی در سازمان است .
ب : تصمیم گیری در امور سازمان باید بدون نظرخواهی از کارکنان صورت گیرد.
|
8)
|
الف : ابجاد روابط غیر رسمی در سازمان مهمترین عامل پیشرفت است .
ب : ایجاد روابط غیر رسمی توقعات کارکنان را بالا می برد .
|
9)
|
الف : تصمیم گیری سازمانی باید انفرادی باشد.
ب: توجیه دلایل تصمیمات سازمانی برای کارکنان ضروری است .
|
10)
|
الف : انسان معمولا توانایی قبول مسئولیت برای تغییر و نو آوری را دارد .
ب : بسیاری از مردم از نظر خلاقیت و حل مسائل سازمانی قابلیت اندکی دارند.
|
11)
|
الف : مدیر باید در نحوه انجام کار کارکنان تعیین تکلیف نماید.
ب : مدیر باید در برابر غیبت و تاخیر کارکنان انعطاف نشان دهد .
|
12)
|
الف : اشخاص می توانند بر اساس شخصیت خویش بر رفتار زیر دستان اثر بگذارند.
ب : افرادی می توانند بر رفتار زیردستان اثر بگذارند که دارای مقام بالاتری باشند .
|
13)
|
الف : بشر ذاتا از کار بیزار و از کار کردن گریزان است .
ب : تلاش در جهت نیل به هدفهای سازمان تابع پاداشی است که به فرد داده می شود.
|
14)
|
الف : حضور به موقع کارکنان در ساعات اداری مهمتر از همه چیز است .
ب : تاثیر تشویق کارکنان در جمع موجب افزایش رفتار مثبت آنان می شود.
|
15)
|
الف : نظارت و راهنمایی مستقیم افراد سطوح بالای سازمان از عوامل ضروری حصول هدفهای سازمانی است .
ب : افراد ذاتا می توانند رفتار خود را بدون دخالت مستقیم دیگران در جهت نیل به هدفهای سازمان هدایت کنند.
|
16)
|
الف : آشنا ساختن زیر دستان با وظایف قانونی مهمترین عامل پیشرفت مدیر است.
ب : توجیه دلاول تصمیمات سازمانی برای کارکنان امری غیرضروری است .
|
17)
|
الف : رفتار مدیر با کارکنان صرفا باید در چارچوب اداری صورت پذیرد.
ب : مدیر باید با کارکنان در انجام وظایفشان همکاری کند.
|
18)
|
الف : شرکت کارکنان در امور تصمیم گیری سازمان امری ضروری است .
ب : مسئولیت باید به افراد سطوح بالای سازمان واگذار شود.
|
19)
|
الف : رسیدگی به وضع رفاهی و خواسته های کارکنان مهمترین علل پیشرفت در سازمان است.
ب : حصول هدفهای سازمانی مقدم بر همه امور است .
|
20)
|
الف : احترام کارکنان نسبت به مدیر ناشی از اعمال قدرت قانونی است .
ب : ایجاد روابط صمیمی با کارکنان تنش ها و تعارضات را در سازمان به حداقل می رساند.
|
21)
|
الف : حتی افراد سطح پایین سازمان می توانند با داشتن مسئولیت در محیط کار جوابگوی وظایف محوله باشند.
ب : بسیاری از مردم را باید تحت نظارت دقیق وادار به رسیدن به اهداف سازمان کرد.
|
22)
|
الف : تاثیر پذیری در روابط انسان ی با روابط عاطفی افزایش می یابد.
ب : تاثیر پذیری در روابط انسانی با منطقی شدن افزایش می یابد.
|
23)
|
الف : همه فعالیت های کارکنان باید زیر نظر مدیر انجام پذیرد.
ب : مدیر باید هرچه بیشتر در جمع ظاهر شود.
|
24)
|
مدیر باید جامه عمل پوشاندن به خواسته های به حق کارکنان را در اولویت قرار دهد.
ب : مدیر باید بر اجرای دقیق بخشنامه های اداری از سوی کارکنان نظارت داشته باشد.
|
25)
|
الف : مدیر باید رضایت کارکنان را در حد رعایت بخشنامه ها و مقررات فراهم آورد.
ب : تامین حداکثر رضایت شغلی کارکنان مهمترین عامل پیشرفت در سازمان است.
|
26)
|
الف : مدیر نباید قصور در انجام وظایف از طرف کارکنان را نادیده بگیرد.
ب : مدیر باید دلایل تصمیمات خود را برای کارکنان توجیه کند.
|
27)
|
الف : مدیر باید به کارکنان خود در انجام کارهای سازمان ، اعتماد داشته باشد.
ب : نظارت برای مقابله با افراد نامطمئن و نا آشنا به مسئولیت امری ضروری است.
|
28)
|
الف : انسان اصولا نیاز به هدایت و راهنمایی دارد.
ب : انسان معمولا در جستجوی مسئولیت است .
|
29)
|
الف : تحت نظارت دقیق و داشتن انضباط از وجوه مشخصه یک مدیر متمایز است.
ب: مدیر متمایز کسی است که به افراد اجازه بروز احساسات و رک گویی بدهد.
|
30)
|
الف : مدیر باید کارکنان را در انجام کارها و مسئولیت هایشان آزاد بگذارد.
جهت بالا بردن کارایی در سازمان بهتر است افراد تسلیم قدرت مافوق باشند.
|
31)
|
الف : مدیر شخصا تصمیم می گیرد و دستورالعمل های روشن صادر می کند.
ب : مدیر مسئولیت را برای تصمیم گیری به کارکنان واگذار می کند.
|
32)
|
الف : حسن اجرای امور ناشی از اجرای مقررات است .
ب : مدیر باید کارکنان را در انجام مسئولیت هایشان آزاد بگذارد .
|